ܨܓܨღهمـه دنیـــام تویــ♥ــیღܨܓܨ

DoOsEt DaRaM eShGhAm

صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ

دردها فراموش میشوند !

ولی ...

همدرد ها هرگز!

من بودن انهایی را میخواهم که حتی یادشان

زندگی را زیباتر می کند...

            ...مثل تو...

+ نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:, ساعت 22:3 توسط hedye |

میدانــــــــــی؟؟؟؟

عاشــــــــــق روز هایی هستم

که خوشحال ببینمتــــ...

حتــــــی اگر نفهمم چرا!!

+ نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, ساعت 14:37 توسط hedye |

بی بهانه تورا همیشه به خاطر می آورم

نمیدانم...!!

شاید دوس داشتن همین باشد...

+ نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, ساعت 13:46 توسط hedye |

دل یک زن تمام دنیای اوست

شاه دنیایش باش... ای مرد..؟!

نه سردار سپاهی که...

احساسش را درهم میشکند!!

+ نوشته شده در دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, ساعت 1:12 توسط hedye |

تلخ ترین حرف دوستت دارم اما...

شیرین ترین حرف اما دوستت دارم...

به همین راحتی جابه جایی کلمات زندگی را دگرگون میکند!!

+ نوشته شده در یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:, ساعت 20:24 توسط hedye |

صدقه هایم به نیت توست

ای معشوقه من...

+ نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, ساعت 21:10 توسط hedye |

وقتی کنارم هستی...

عقربه ها دوتا یکی میپرند

اما ...

همین که می روی تاوان دستپاچگی

ساعت را هم من باید بدهم

جانم را میگیرند ثانیه های بی تو...

 

+ نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, ساعت 21:6 توسط hedye |

باختی در کار نیس!

برای تو قلبم را ریسک می کنم

یا میبرم یا میمیرم...

+ نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, ساعت 20:57 توسط hedye |

این روز ها هیچ چیز سر جایش نیست جز تو!

چه زیبا جاگرفته ای در دلم...

+ نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, ساعت 20:39 توسط hedye |

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ساعت 22:7 توسط hedye |

هه ...

من را چه به فلسفه؟!

من هنوز در منطق چشمانت مانده ام...

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ساعت 22:2 توسط hedye |

مرد نیستم اما حرفم یکیست ...

"تو"...

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ساعت 21:33 توسط hedye |

هیسسسسسسسسسسسسسسسسسس...

دنیا رو ساکت کردم که بگم:

دوستت دارم...باورش بماند بادلت...

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ساعت 21:26 توسط hedye |

زندگی شبیه شعریست...

قافیه هایش بامن...

"تو "...

فقط همیشه ردیف باش...

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, ساعت 21:17 توسط hedye |

من هیچ نمی خواهم...

تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد

نگاهت را می خواهم تاروشنی چشم های خسته ام باشد

وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد

خیالت را می خواهم تا خاطره ی لحظه های فراموش شده ام باشد

دست هایت را می خواهم تا نوازشگربی کسی اشک هایم باشد

وتنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد

آری تنها تورا میخواهم...

+ نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1388برچسب:, ساعت 21:12 توسط hedye |

گاهی اوقات یاد بعضی ها...

لبخندی روی لبانت مینشاند...

چقدر زیباست این لبخندها...

و چه دوس داشتنی اند این بعضی ها...

+ نوشته شده در دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, ساعت 23:28 توسط hedye |

گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوس داری

منم ساده و کوتاه میگویم:

دوستت دارم

+ نوشته شده در یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, ساعت 15:2 توسط hedye |

صبحی که شروعش با توست

خورشید دیگر اضافیست...

+ نوشته شده در یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, ساعت 14:47 توسط hedye |

اینگونه عادلانه نیس...

چشمانت را زمین بگذار...

بیا دست خالی بجنگیم...

+ نوشته شده در یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, ساعت 14:39 توسط hedye |